در حفظ حجاب از سوي مردان يكي از مهمترين نكات حفظ نگاه و خودداري از نظر به نامحرم است.
خداوند متعال در سوره مباركه نور، آيه 30 مي فرمايد : «قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك أزكي لهم إن الله خبير بما يصنعون»
ترجمه : «به مردان با ايمان بگو كه ديده فرونهند و پاكدامني ورزند؛ اين براي آنان پاكيزه تر است، زيرا خدا به آنچه مي كنند آگاه است.»
همچنين از پيامبر اكرم (ص) نقل است كه فرموده اند: نگاه (هوس آلود) به نامحرم، تيري است از تيرهاي شيطان.
متأسفانه در عرف گفته ميشود كه مثلاً يك نظر به نامحرم حلال است يا نگاه اول مجاز است، در صورتيكه هيچ مجوزي در شرع مقدس براي اين حرف وجود ندارد.
بلكه نگاه اول حتي بدون قصد و غرض ميتواند مقدمه اي باشد براي نگاههاي هوس آلود و معصيت بار بعدي.
امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه : «نگاه اول براي توست و دوم به ضرر تو و نگاه سوم موجب هلاكت خواهد شد.»
شايد گفته شود كه با وضع موجود در جامعه نگاه نكردن به نامحرم اجتناب ناپذير است، كه در جواب بايد گفت در اين مورد دو حالت وجود دارد : يكي اينكه به قصد كاري جايي را مينگرد كه ناخواسته نگاهش به نامحرم مي افتد كه در اينصورت بايد بر نفس خود غلبه كرده و از نگاه مجدد پرهيز كند كه اين امر نشانه تقواست.
دوم اينكه بي هدف جايي را مينگرد و نگاهش به نا محرم مي افتد كه اين امر پسنديده نيست. چرا كه با وجود اينكه ميدانيم با نگاه به اطراف احتمال برخورد به نامحرم را داريم بايد از نگاه بي هدف به اطراف بپرهيزيم. در اين مورد حكايتي را از مرحوم شيخ حسنعلي نخودكي (رضوان الله عليه) نقل ميكنيم كه روزي به همراه پسرشان در درشكه سوار بوده و در حركت بودند كه چشم پسرشان به نامحرم مي افتد و نگاه را برميگرداند. جناب نخودكي كه صاحب كرامت و عالم به نيات بوده اند به پسر ميگويند كه چرا به نامحرم نظر انداختي؟ پسر جواب ميدهد كه ناخواسته و بدون قصد بوده است و ايشان ميفرمايند مگر آنجا كاري داشتي كه نگاه كردي كه نظرت به نامحرم بيافتد؟
لذا با كنترل چشم و جايي كه نگاه كردن بيهوده است قطعاً ميتوانيم از نگاههاي ناخواسته هم جلوگيري كنيم كه اين به تقواي الهي نزديكتر است.
امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابليس مسمومٌ من تركها للّه لا لغيره اعقبه اللّه ايماناً يجد طعمه؛ نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودهاي از تيرهاي شيطان است. هر كس آن را براي خدا ترك كند نه بخاطر غير او، خدا ايماني به او ميدهد كه مزّه آن را ميچشد.»