www.dokhtarane aseman@loxblog.com
ترویج حجاب 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان www.dokhtarane aseman@loxblog.com و آدرس dokhtaraneaseman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیام زن بی حجاب

 

زن بی‌حجاب با طرز پوشش و سخن، ناز و عشوه‌های خود، ناخودآگاه می‌گوید: من به ظاهر مسلمانم، اما در عمل، خیر؛ و به خدا و قیامت چندان اعتقادی ندارم و ظاهرم، گواه روشنی از باطنم است.

خداوند علیم می‌فرماید :

« قُلْ کُلُّ یَعْمَلْ عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبِّکُمْ اَعْلَمَ بِمَنْ اَهْدی سَبیلاً »

ای پیامبر ، بگو هر کس برطبق روش و باطن خود عمل کند. پس پرودگار شما آنان را که راهشان نیکوتر است ، بهتر می‌شناسد.

به قول شاعر : از کوزه همان برون تراود که در اوست.

این قبیل زنان با حرکات تحریک آمیز خود اظهار می‌کنند که شوهر ، پدر و برادرشان نسبت به ناموس ، غیرت و مردانگی از خود نشان نمی‌دهند، زیرا اگر غیرتی بودند اجازه نمی‌دادند آنها این گونه پا به محیط بیرون از خانه بگذارند.

 

پیام این زنان آن است که من گلی خوشبو هستم که با آرایش و ناز و کرشمه همه از بویم استشمام می‌کنند و من با صرف وقت برای آرایش و زیباسازی خود می‌خواهم دلهای مردان هرزه را متوجّه خود سازم. و با این کار، مورد نظر آنها قرار گیرم و شهرتی به دست آورم و کمبودهایی که در وجودم هست جبران کنم. زیرا می‌بینم بعضی از انسانها مورد احترامند و از مقام و شخصیت بالایی برخوردار هستند؛ اما من هم به ناچار می‌خواهم با ناز و  عشوه و حرکات شهوت انگیز مورد احترام قرار گیرم؛

ولی افسوس در همان لحظه‌ای که مرد هرزه‌ای نگاهم می‌کند در خود احساس شخصیت و غرور کاذب می‌کنم ولی بعد دچار اضطراب و سردرگمی می‌شوم و تمام آن کمبودها و عقده‌ها در وجودم نه تنها کم نمی‌شود بلکه شدّت می‌یابد. اگر نتوانستم کسی را شکار کنم یا در اثر تقوا و غیرت، جوانی نگاهم نکرد برایم ناراحت کننده است به طوری که می‌خواهم از درون فریاد برآورم.

خانم ساچیکو موراتا که ژاپنی است می‌گوید:

« لطف زن به محجبه بودن اوست. اصولاً طبع هر انسانی طالب کشف تنوع‌هاست. وقتی زنان به شکل امروز مکشوفه باشند چیزی برای توجه مردان باقی نمی‌گذارند. هر چیز با اهمیتی چندین بار رویاروی قرار گیرد اهمیت خود را از دست می‌دهد. »

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 10:45 ] [ کوثر جعفری ]
 
همانطور كه از آيات قرآن و روايات اهل بيت در مورد لزوم حفظ حجاب و پوشش استفاده نموديم، در اين بخش به رواياتي اشاره خواهيم كرد كه بيانگر عواقب اخروي و جزاي بي حجابي است :
 
1)مولا علي (ع) مي فرمايند : من و فاطمه(س) به محضر مبارك رسول خدا (ص) مشرف شديم و او را در حالي كه شديدا گريه ميكرد مشاهده نموديم به او گفتم : پدر و مادرم به فدايت ، چه چيزي شما را به گريه واداشته است ؟ حضرت فرمود : اي علي در شب معراج كه به آسمان رفتم ، زنان امت خود را در عذاب شديد ديدم به طوري كه آنها را نشناختم . از همين رو براي آنچه از شدت عذاب آنها ديدم گريان هستم بعد فرمود :

1-زني را ديدم كه او را به موهايش آويزان كرده بودند ، و مغز سرش مي جوشيد.
2-زني را ديدم كه به زبانش آويزان بود ، و حميم در حلق او مي ريختند.
3-زني را ديدم كه گوشت بدنش را مي خورد و آتش از زير آن زبانه مي كشيد.
4-زني را ديدم كه دو پايش به دستهايش بسته و بر او مارها و عقربها مسلط بودند.
5-زني را ديدم كه به دو پستانش آويزان شده بود.
6-زني را ديدم كر و كور و لال ، در حالي كه در تابوتي از آتش ، مغز سرش از دماغش خارج ميشد و بدن او به صورت جذام و برص مي بود.
7-زني را ديدم كه به دو پايش آويزان كرده اند ، در حالي كه در تنوري از آتش بود.
8-زني را ديدم كه گوشت بدنش را از قسمت جلو و عقب به وسيله قيچيهائي از آتش جدا مي كردند.
9-زني را ديدم كه صورت و دستهايش آتش گرفته ، در حالي كه روده هايش را ميخورد.
10-زني را ديدم كه سرش سر خوك و بدن او بدن الاغ ، و بر او هزار هزار انواع عذاب بود.
11-زني ديدم به صورت سگ كه آتش از عقب او خارج ميشد و ملائكه با گرز آهنين از آتش بر سر و بدنش مي كوبند.
بعد حضرت فاطمه (س) خطاب به پدر بزرگوارش فرمود : به من بگو كه اين زنان عمل و روششان چه بود كه خداوند چنين عذابي را براي آنان مقرر فرموده است ؟
رسول خدا (ص) فرمود :
آن زني كه او را به موهايش آويزان كرده بودند ، براي اين بود كه موهايش را از مردان نامحرم نمي پوشانيد.
آن زني كه به زبانش آويزان بود ، براي اين بود كه شوهرش را با زبانش اذيت ميكرد.
اما آن زني كه گوشت بدنش را مي خورد ، بدنش را براي مردم زينت ميكرد.
آن زني كه به پاهايش آويزان بود براي اينكه از خانه بدون اجازه شوهرش خارج ميشد.
اما آن زني كه به دو پستانش آويزان بود ، از همبستر شدن با شوهرش خود داري ميكرد.
آن زني كه پاهايش به دستهايش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط بودند ، براي اينكه از آبي كه نجس و آلوده بود براي وضوء و شست وشوي استفاده مي كرده و رعايت پاكي و نجسي را نمي نموده است. و همچنين با لباس نجس و كثيف بوده و پس از جنابت و حيض غسل انجام نمي كرد و در نمازش سستي ميكرد.
اما آن زني كه كر و لال بود از راه زنا بچه دار ميشد و به شوهرش نسبت مي داد.
آن زني كه صورت و بدنش را با قيچي جدا مي كردند ، خود را بر مردان عرضه ميكرد.
اما آن زني كه صورت و بدنش مي سوخت ، در حالي كه روده هايش را مي خورد براي اينكه واسطه عمل منافي عفت بود.
آن زني كه سرش سر خوك و بدنش بدن الاغ بود سخن چين و دروغگو بود.
آن زني كه بصورت سگ بود به خاطر آنكه در دنيا آوازه خوان و حسود بود.

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 9:9 ] [ کوثر جعفری ]
در حفظ حجاب از سوي مردان يكي از مهمترين نكات حفظ نگاه و خودداري از نظر به نامحرم است. 
خداوند متعال در سوره مباركه نور، آيه 30 مي فرمايد : «قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك أزكي لهم إن الله خبير بما يصنعون»
ترجمه : «به مردان با ايمان بگو كه ديده فرونهند و پاكدامني ورزند؛ اين براي آنان پاكيزه تر است، زيرا خدا به آنچه مي كنند آگاه است.»
همچنين از پيامبر اكرم (ص) نقل است كه فرموده اند: نگاه (هوس آلود) به نامحرم، تيري است از تيرهاي شيطان.
متأسفانه در عرف گفته ميشود كه مثلاً يك نظر به نامحرم حلال است يا نگاه اول مجاز است، در صورتيكه هيچ مجوزي در شرع مقدس براي اين حرف وجود ندارد.
بلكه نگاه اول حتي بدون قصد و غرض ميتواند مقدمه اي باشد براي نگاههاي هوس آلود و معصيت بار بعدي.
امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه : «نگاه اول براي توست و دوم به ضرر تو و نگاه سوم موجب هلاكت خواهد شد.»
شايد گفته شود كه با وضع موجود در جامعه نگاه نكردن به نامحرم اجتناب ناپذير است، كه در جواب بايد گفت در اين مورد دو حالت وجود دارد : يكي اينكه به قصد كاري جايي را مينگرد كه ناخواسته نگاهش به نامحرم مي افتد كه در اينصورت بايد بر نفس خود غلبه كرده و از نگاه مجدد پرهيز كند كه اين امر نشانه تقواست.
دوم اينكه بي هدف جايي را مينگرد و نگاهش به نا محرم مي افتد كه اين امر پسنديده نيست. چرا كه با وجود اينكه ميدانيم با نگاه به اطراف احتمال برخورد به نامحرم را داريم بايد از نگاه بي هدف به اطراف بپرهيزيم. در اين مورد حكايتي را از مرحوم شيخ حسنعلي نخودكي (رضوان الله عليه) نقل ميكنيم كه روزي به همراه پسرشان در درشكه سوار بوده و در حركت بودند كه چشم پسرشان به نامحرم مي افتد و نگاه را برميگرداند. جناب نخودكي كه صاحب كرامت و عالم به نيات بوده اند به پسر ميگويند كه چرا به نامحرم نظر انداختي؟ پسر جواب ميدهد كه ناخواسته و بدون قصد بوده است و ايشان ميفرمايند مگر آنجا كاري داشتي كه نگاه كردي كه نظرت به نامحرم بيافتد؟
لذا با كنترل چشم و جايي كه نگاه كردن بيهوده است قطعاً ميتوانيم از نگاههاي ناخواسته هم جلوگيري كنيم كه اين به تقواي الهي نزديكتر است.

امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابليس مسمومٌ من تركها للّه لا لغيره اعقبه اللّه ايماناً يجد طعمه؛ نگاه (به نامحرم) تير زهرآلوده‏اي از تيرهاي شيطان است. هر كس آن را براي خدا ترك كند نه بخاطر غير او، خدا ايماني به او مي‏دهد كه مزّه آن را مي‏چشد.»

 

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 9:8 ] [ کوثر جعفری ]


«و تو اي خواهر ديني ام: چادر سياهي كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبنده تر است.» (شهيد عبدالله محمودي)

«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شماييد كه دشمن را با چادرسياهتان و تقوايتان مي كشيد.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مي بيني و دشمن تو را نمي بيند.»(سردار شهيد رحيم آنجفي)

«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.» (شهيد محمد كريم غفراني)

«خواهرم: از بي حجابي است اگر عمر گل كم است نهفته باش و هميشه گل باش.» (شهيد حميد رضا نظام)

«از تمامي خواهرانم مي خواهم كه حجاب اين لباس رزم را حافظ باشند.» (شهيد سيد محمد تقي ميرغفوريان )

«خواهرم: هم چون زينب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت كن.»(طلبه شهيد محمد جواد نوبختي )

«يك دختر نجيب بايد باحجاب باشد.» (شهيد صادق مهدي پور)

«خواهرم: حجاب تو مشت محكمي بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مي زند.»(شهيد بهرام يادگاري)

«تو اي خواهرم... حجاب تو كوبنده تر از خون سرخ من است.»(شهيدابوالفضل سنگ تراشان)

«به پهلوي شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان مي دهم كه، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعايت كنيد.» (شهيد حميد رستمي)

«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان:بي اعتنايي شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.» (شهيد علي اصغر پور فرح آبادي)

«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوي معنويت و صفا مي كشاند.» (شهيد علي رضائيان)

«از خواهران گرامي خواهشمندم كه حجاب خود را حفظ كنند، زيرا كه حجاب خون بهاي شهيدان است.» (شهيد علي روحي نجفي)

«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداكاري شما رشد پيدا كردم.»(شهيد غلامرضا عسگري)

«اي خواهرم: قبل از هر چيز استعمار از سياهي چادر تو مي ترسد تاسرخي خون من.» (شهيد محمد حسن جعفرزاده)

«خواهرم: زينب گونه حجابت را كه كوبنده تر از خون من است حفظ كن.»(شهيد محمد علي فرزانه)

« خواهران ما در حالي كه چادر خود را محكم برگرفته اند و خود راهم چون فاطمه و زينب حفظ مي كنند... هدف دار در جامعه حاضرشده اند.» (رييس جمهور شهيد محمد علي رجايي)

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 9:7 ] [ کوثر جعفری ]

  نحمده و نصلی علی رسوله الکریم

  از آن جایی که جامعه بشریت جهت عمران وآبادی جهان آفریده شده است و وظیفه خلافت فی الارض به دوش او  گذاشته  تا عدالت اجتماعی در روی زمین پیاده گردد وبرقراری وابسته به اجتماع است که زن ومرد با هم در رشد اجتماع نقش به سزایی دارند اما اختلاط وبی بند وباری آن ها به جای این که عدالت و مساوات را برقرار نماید منجر به فتنه وفساد می شود در قرون متمادی قبل از اسلام وبعد از آن در ملل غیر مسلمان نسبت به زن به صورت افراط و تفریط ظلم وتعدی به کار رفت و تنها دین مبین اسلام آن آیین آسمانی است که هر یکی از مرد و زن را به مقام ویژه خود نشاند و امور مختص به هر یکی  را  به خود او واگذار نمود و در عصر حاضر که دم از حقوق بشر زده می شود و به بهانه اینکه زن در گذشته از حقوقش محروم

مانده یک رویه بی بند وباری به نام آزادی در جهان حکم فرماست که زن را از مقام والای عفت و پاکدامنی به بازار بی عفتی کشانده است واز عزت و شرافت ستر و حجاب او را لخت وعریان عرضه جوانان ناباب در آورده است نیاز داشت که مقام والایش به او نشان داده شود وشرط ستر وحجاب به او معرفی شود تا که او شخصیت خویش را بشناسد و متوجه باشد که شکارچیان بی عفت به بهانه دوستی روش دشمنی با او به کار نبرند.

     برادر برومند وعزیزم جناب مولانا عبدالصمد غیاثی آستین جد وکوشش را بالا زده وارد میدان شده مسئله پرده و حجاب اسلامی  را از روی تعالیم عالیه قرآن وسنت مورد بحث وبررسی قرار داده خواهران عزیز را به مقام والایشان راهنمایی فرموده است . بنده مواردی چند از رسالله فوق را مطالعه نمودم که به طور مشت نمونه خروار می توان گفت کتاب بسیار مفیدی است  که هر مرد وزن با مطالعه آ ن می تواند از این حکم شرعی اطلاع یافته بر آن عامل قرار گیرد خداوند متعال به فضل وکرم خویش به برادر موصوف در قبال زحمات گرانمایه اش پاداش خیر عنایت فرموده خوانندگان و مستفیدین از این رساله را فرصت و توفیق حداکثر  استفاده را بدهد و به برادر  محترم جهت اقدام چنین کارهای مفید اجتماعی موفقیت بیشتر عنایت بفرماید. و ما ذلک علی الله بعزیز.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 9:4 ] [ کوثر جعفری ]

۱.زن بمانند غنچه ی گلی است كه تا زمانی كه برگهای سبز آنرا احاطه كرده، كسی به آن تعرضی ندارد ولی همین كه برگهای سبز به كناری رفت و قرمزی گل مشخص شد، كودكان، هوس چیدن آنرا در سر می پرورانند



2.زن مانند درخت پرثمری است كه تا زمانی كه پشت دیوار باغ قرار گرفته كسی به آن تعرضی ندارد ولی زمانی كه همین درخت، شاخه های خود را از دیوار باغ بیرون كرد و میوه های خود را به نمایش گذاشت، كودكان برای به دست آوردن ثمر آن، شروع به سنگ پرانی به سویش می كنند.

خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد، براو واجب نمود.

۶ بهمن ۱۳۹۰ | بازدید: 61 | دانستنی ها

خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد، براو واجب نمود.

 

88902832110458583511 بهانه های برخی بانوان برای رعایت نکردن حجاب

 

- چرا برخی از زنان جوان از رعایت حجاب امتناع می ورزند؟

خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد، براو واجب نمود. لذا جامعه ای که از منهج خداوند دوری میکند و از راه راست چشم پوشی مینماید، جامعهای بیمار است که به علاج و درمانی نیاز دارد که آن را به سوی شفا و سعادت راهنمایی کند. یکی از اشکال دردآور در جامعه امروزی پدیدهی خود آرایی زنان جوان است، متأسفانه با وجود لباسهای اسلامی این پدیده یکی از نشانه های جوامع اسلامی ما نیز گردیده است، لذا اسبابی که موجب این انحراف شدهاند را بررسی خواهیم کرد؟

این سؤال را – که چرا زنان جوان از رعایت حجاب امتناع می ورزند؟ از گروههای زیادی پرسیدیم، نتیجه تحقیقاتی که در این مورد انجام شد و بهانههایی که آنها ارائه میدادند، ده عذر و بهانهی اساسی بود، اما هنگامی که آن عذر و بهانهها را بررسی نماییم به این نتیجه خواهیم رسید که همه بهانههای بیحد واهی و بی اساس هستند.

- بهانه اوّل

اولی گفت: من هنوز قانع نشده ام که حجاب واجب باشد. (با علم به اینکه این سخن شرک است).

ما از او دو سؤال میپرسیم:

> سؤال اوّل: آیا او به صحت دین اسلام اعتقاد دارد؟

جواب آن طبیعتاً مثبت است، او لا اِلهَ اِلاَّ الله میگوید و این نشانهی اعتقاد وی به یگانگی خداوند است، و میگوید: مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله، و این یعنی به شریعت اسلام ایمان دارم، پس او به اسلام به عنوان عقیده، شریعت و راه و روش زندگی اعتقاد دارد.

> سؤال دوّم: آیا حجاب جزو شریعت اسلام و واجبات آن میباشد؟

اگر این خواهر نیتش را خالص بگرداند و همانند کسی که به دنبال حقیقت است، در این قضیه تحقیق نماید به تأکید خواهد گفت: بله.

پس (ای خواهر مسلمانم) آن خدایی که به الوهیت او ایمان آوردهای در کتاب عزیزش به رعایت حجاب دستور میدهد، پیامبر بزرگواری که به رسالتش ایمان داری در سنتش به رعایت حجاب دستور میدهد.

- بهانه دوّم:

دومی میگوید: من به واجب بودن پوشش شرعی قناعت حاصل نموده ام؛ اما مادرم مرا از پوشیدن آن باز میدارد و هرگاه از فرمان او سرپیچی کنم به دوزخ خواهم رفت.

گرامیترین بنده ی خدا حضرت رسول صَلَّیاللهُ عَلَیهِ و سَلَّمَ در سخنی کوتاه و حکمت آمیز در جواب این بهانه میفرماید: &#۰۳۹;لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق&#۰۳۹; فرمانبرداری از مخلوق در صورتی که نافرمانی خالق در آن باشد جایز نیست.

جایگاه والدین در اسلام بخصوص مادر مهم و ارزشمند است بلکه خداوند در آیات زیادی از قرآن آن را با بزرگترین امور یعنی عبادت ویکتاپرستی قرین نموده است؛ چنانکه خداوند میفرماید: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً» [النساء:۳۶].

(تنها) خدا را عبادت کنید و (بس. و هیچ کس و) هیچ چیزی را شریک او مکنید. و نیکی کنید به پدر و مادر .

در هیچ صورت نافرمانی از والدین جایز نمیباشد مگر اینکه به نافرمانی پروردگار دستور دهند؛ زیرا خداوند میفرمای: «وَإِنْ جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا» (لقمان:۱۵)

هرگاه آن دو، تلاش و کوشش کنند که چیزی را شریک من قرار دهی که کمترین آگاهی از بودن آن و (کوچکترین دلیل بر اثبات آن) سراغ نداری، از ایشان فرمانبرداری مکن.

اما اطاعت نکردن از آنان در معصیت، مانع نیکی کردن با آنان نیست. خداوند میفرماید: «وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفاً» (لقمان: ۱۵).

با ایشان در دنیا به طرز شایسته و به گونه بایسته ای رفتار کن.

- بهانه سوم

میگویند: هوا گرم است و ما نمیتوانیم بدون پوشش گرمای شدید هوا را تحمل کنیم، پس چگونه با رعایت حجاب بتوانیم آن را تحمل کنیم؟

خداوند در باره اینها میفرماید: «قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّاً لَوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ»

بگو: اگر دانا بودند می فهمیدند که آتش دوزخ بسیار گرمتر و سوزانتر (از گرمای تابستان و از همه آتشهای جهان) است. (توبه: ۸۱)

ای خواهر گرامی! چگونه و با چه دلیلی گرمای این دنیا را با آتش سوزان دوزخ مقایسه میکنی؟!

یقین بدان که شیطان با یکی از تلههای خیالیاش تو را گول زده و به شکار خود در آورده است تا اینکه تو را از گرمای دنیا به سوی آتش دوزخ بکشاند، پس بیدار شو و خودت را از تلهاش نجات ده، و این گرمای آفتاب را برای خودت نعمت بدان نه عذاب، چرا که گرمای شدید آفتاب در فصل گرما تو را به فکر عذاب دردناک آخرت میاندازد، روزی که این گرما چندین برابر میگردد و کسی توان تحمل آن را نخواهد داشت.

- بهانه چهارم

میترسم اگر حجاب را رعایت کنم، باری دیگر آن را کنار بگذارم، چرا که زنان زیادی را دیده ام که بعد زمانی طولانی که حجاب را رعایت کرده، آن را کنار گذاشتهاند!!.

به چنین زنانی میگویم: اگر مردم نظریه ای مانند نظریه تو را میداشتند، آنگاه دین را رها میکردند و کسی به دنبال دین نمیرفت، نماز نمیخواندند چرا که برخیها میترسیدند آن را ترک کنند. روزه نمیگرفتند، زیرا بسیاری میترسند که در شرایطی آن را ترک کنند، آیا متوجه شدی که شیطان چگونه از راهی دیگر به دنبالت آمده و برایت تله گذاشت و تو را از واجباتت باز داشت؟!!

پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: أَحَبُّ العَمَلِ إلیَ اللهِ أَدوَمُهُ وإن قَلَّ بهترین عمل در نظر خداوند آن است که دوام بیشتر داشته باشد هر چند که اندک هم باشد. پس چرا به دنبال دلایلی که سبب ترک حجاب توسط چنین زنانی شده است، نگشتهای تا اینکه از آن اسباب اجتناب کرده و به دنبال راه حلی مناسب بگردی؟

- بهانه پنجم

زنی پنجمی میگوید: میترسم اگر خود را ملزم به لباس شرعی نمایم، نام جماعت و گروهی خاص بر من بیفتد و من دوست ندارم که وابسته به هیچ حزبی باشم.

خواهر گرامی! در اسلام تنها دو حزب وجود دارید که خداوند در قرآن کریم از آن دو سخن گفته است: نخست حزبُ الله؛ حزب الله گروهی هستند که خداوند آنان را به وسیله انجام عبادتها و اجتناب از منهیات یاری میدهد.

دوّم حزب الشیطان؛ حزب الشیطان گروهی هستند که خداوند را نافرمانی میکنند و در زمین به فتنه وفساد میپردازند. و تو هنگامی که خویشتن را ملزم به آداب اسلامی از جمله لباس شرعی مینمایی، جزو حزب پیروز و رستگار خداوند میگردی، اما هنگامی که خودنمایی و تبرج مینمایی، مرکب شیطان گشته و جزو دوستان او شده و در صف منافقین و کفار قرار میگیری. و آنان چه اندازه دوستان بدی هستند!

- بهانه ششم

این است سخن زن ششم: چه میگوید؟ میگوید: به من میگویند: هرگاه لباس شرعی پوشیده و حجاب را رعایت کنم، نمیتوانم ازدواج کنم، پس حجاب را کناز میگذارم تا بتوانم ازدواج کنم!

خواهر گرامی! بیگمان شوهری که دوست داشته باشد تو را بی بندو بار، آرایش کرده و در برابر خداوند نافرمان ببیند، آن شوهر برایت شایسته نیست، شوهری که در برابر انجام حرامها غیرت و ایمانش به جوش نیاید، در برابر تو هم هیچگونه غیرتی نخواهد داشت و تو را برای رفتن به بهشت و نجات از دوزخ یاری نخواهد نمود.

بیگمان خانوادهای که اساس تشکیل آن، بر نافرمانی خداوند و خشمگین نمودن او پایه ریزی شود، خداوند حق دارد که شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت را بر آن بنویسد، چنان که خداوند میفرماید: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی . (طه: ۱۲۴ )

و هرکه از یاد من روی بگرداند، زندگی تنگ (و سخت و گرفته ای) خواهد داشت ؛ و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می آوریم.

و گذشته از این، ازدواج نعمتی از نعمتهای خداوند است که به هرکه بخواهد میبخشد، چه بسیارند زنان با حجابی که ازدواج کردهاند و چه بسیارند زنان بی حجابی که هنوز [کسی به دنبالشان نیامده] و ازدواج نکردهاند. اگر بگویی: آرایش و بیحجابی من برای رسیدن به هدفی مقدس و گرامی است که ازدواج میباشد، میگویم هدف مقدس و گرامی هیچ وقت استفاده از وسیله ناشرعی را مباح نمیگرداند، پس اگر هدف مقدس و پاک باشد، باید وسیله نیز پاک و درست باشد، زیرا قاعدهای اسلامی است که میگوید: الوسائل لها حکم المقاصد وسایل دارای حکم اهداف میباشند.

- بهانه هفتم:

بهانهات چیست ای زن هفتمی؟ میگوید: میدانم که حجاب واجب است، اما هنگامی که خداوند مرا هدایت نمود، آن را رعایت خواهم نمود.

از این خواهر میپرسیم: آیا گامهایی در مسیر به دست آوردن هدایت برداشته است تا اینکه به این هدایت دست یابد؟

میدانیم که خداوند با حکمت خویش برای هر چیزی سببی قرار داده است؛ از جمله بیمار دارو مصرف میکند تا شفا یابد، مسافر ماشین یا چارپا سوار میشود تا به مقصدش برسد، نمونهها زیادند، پس آیا این خواهر با جدیت تمام در مسیر به دست آوردن هدایت گام برداشته است؟ و اسبابش را به دست آورده است؟

برخی از این سببها عبارتند از:

۱) خالصانه درخواست هدایت نمودن از خداوند، همانگونه که خداوند ما را دستور میدهد که اینگونه از او بخواهیم: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ . پروردگارا ما را به راه راست راهنمائی فرما.

۲) همنشینی با زنان صالحه زیرا زنان صالحه بهترین یاری دهنده بر هدایت و استمرار بر آن میباشند تا اینکه خداوند او را هدایت کند و رشد و تقوی را به او الهام کند تا اینکه خویش را ملزم به انجام اوامر خداوند نماید و حجابی را که خداوند زنان ایماندار را به آن دستور داده است، رعایت نماید.

● بهانه هشتم

سخن زن هشتمی چیست؟ میگوید: هنوز وقتش نیامده و من هنوز کوچک میباشم و بعد از اینکه بزرگ شدم و حج نمودم، حجاب را رعایت خواهم نمود.

خواهر گرامی! فرشته مرگ، در دنیا میگردد پشت در منزلت ایستاده و منتظر فرمان خداوند میباشد تا اینکه در هر لحظه از لحظههای عمرت خداوند به او اجازه دهد، در را باز کند. خداوند میفرماید: فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلا یَسْتَقْدِمُونَ (اعراف: ۳۴ )

هر گروهی دارای مدّت زمانی (مشخّص و معلوم) است، و هنگامی که زمان (محدود) آنان به سر رسید، نه لحظه ای (از آن) تأخیر خواهند کرد و نه لحظه ای ( بر آن ) پیشی می گیرند.

مرگ کوچک و بزرگ نمیشناسد، شاید مرگ به سراغت بیاید در حالی که در این گناه بزرگ قرار داری و با آرایش و خودنماییات داری با خداوند محاربه میکنی.

- بهانه نهم:

بهانه نهم میآید، گفت: امکان مادی ندارم تا لباسهایم را به لباس شرعی تبدیل کنم.

و به این خواهر میگوییم: در راه به دست آوردن رضایت خداوند و برای رسیدن به بهشت، از دست دادن هر چیزگران قیمت و با ارزشی از جمله مال و نفس آسان است.

- بهانه دهم:

و در آخر دهمی میگوید: حجاب را رعایت نمیکنم تا اینکه به این فرمودهی خداوند عمل کرده باشم که میفرماید: وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ بلکه نعمتهای پروردگارت را بازگو کن.

پس چگونه نعمتهایی را که خداوند به من بخشیده است، از جمله موهای نرم و زیباییام را پنهان کنم؟

چنین زنی به کتاب خداوند و فرامین او عمل میکند تا آنجا که با هواهای نفسانی او هماهنگی داشته و با فهم او مطابقت داشته باشد، اما هنگامی که مطابق میل و خواستهی او نباشد، آن را رها میکند، اگر اینگونه است پس چرا به این گفتهخداوند عمل نمیکند میفرماید: وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا و زینت خویش را ( همچون سر، سینه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردن بند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار (از جمال خلقت، همچون چهره و پنجه دستها) و آن چیزها (از زینت آلات، همچون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب) که (طبیعةً) پیدا می گردد. [نور: ۳۱] .

و چرا به این گفتهی خداوند عمل نمیکند که میفرماید: یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ رداهای خود را جمع وجور بر خویش فرو افکنند. [احزاب: ۵۹].

بی گمان بزرگترین نعمتی که خداوند به ما داده است، نعمت ایمان و هدایت است. پس چرا بزرگترین نعمتهایی را که خداوند به تو ارازنی داشته است، که از جملهی این نعمتها حجاب شرعی میباشد، باز گو نمیکنی؟


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:31 ] [ کوثر جعفری ]

به دو نمونه از زنان اجتماع توجه فرمائيد ارزش آنان را بسنجيد و بگوئيد كداميك برترند.

 

تصوير

تصوير

آيا يك زن با حجاب ، كه در پوشش ايمان درآمده و لباس اسلام به تن كرده و خود را به روپوش كرامت و شرف آراسته و خشنودى خدا را جلب كرده و به درجات بهشت نائل گرديده و شخصيت واحترام و پاكدامنى را در خود افزايش داده كه وقتيكه انسان به او نگاه ميكند، چيزى جز حجاب و چادر نمى بيند، و اصلاً نمى داند كه آيا او جوان است يا پير؟ زشت است يا زيبا؟ از اين رو با ديده احترام به او نظر مى كند و در صدد آزارش برنمى آيد، چون مى داند او زنى است كه بدينش پاى بند است و نگهبان شرافت و متمسك به اسلام خويش مى باشد و از پستى اِباء دارد، و از بى حجابى و خود نمايى پاك است و از فساد و انحراف دورى مى گزيند. برتر است ...!!!!!!!!!!!!!!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:30 ] [ کوثر جعفری ]


 


مردم ما چادر را انتخاب كرده ‏اند. البته ما هيچ وقت نگفتيم كه «حتماً چادر باشد، و غيرچادر نباشد.» گفتيم كه «چادر بهتر از حجاب‌هاى ديگر است.» ولى زنان ما مى‏خواهند حجاب خودشان را حفظ كنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پيش از آن‏كه يك حجاب اسلامى باشد، يك حجاب ايرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.


به نظر ما، بحث‌هايى كه درباب پوشش زن مى‏شود، بحثهاى خوبى است كه انجام مى‏گيرد؛ منتها بايد توجه كنيد كه هيچ بحثى در اين زمينه‏هاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، اما چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است. نه اين‏كه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مى‏گويم چادر بهترين نوع حجاب است؛ يك نشانه‏ى ملى ماست؛ هيچ اشكالى هم ندارد؛ هيچ منافاتى با هيچ نوع تحركى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرك و كار اجتماعى و كار سياسى و كار فكرى باشد، لباس رسمى زن مى‏تواند چادر باشد و - همان‏طور كه عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است.


البته مى‏توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همين‏جا هم بايستى آن مرز را پيدا كرد. بعضي‌ها از چادر فرار مى‏كنند، به خاطر اين‏كه هجوم تبليغاتى غرب دامن‌گيرشان نشود؛ منتها از چادر كه فرار مى‏كنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمى‏آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مى‏دهد!

شما خيال كرده‏ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعه‏ى كذايى و آن لباس‌هاى «و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ»(6) و همانهايى را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما بر مى‏دارند؟ نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها مى‏خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اين‏جا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل مى‏شد. در آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابى نداشت؛ حتّى در اين‏جاها وقتى نوبت به اين كارها مى‏رسد، بى‏بندوبارى خيلى بيشتر هم مى‏شود؛ كمااين‏كه در زمان شاه، بى‏بندوبارى‏يى كه در همين شهر تهران و بعضى ديگر از شهرهاى كشور ما بود، از معمول شهرهاى اروپا بيشتر بود! زن معمولى در اروپا، لباس و پوشش خودش را داشت؛ اما در اين‏جا آن‏طورى نبود. آن‏طور كه ديده بوديم و شنيده بوديم و مى‏دانستيم و مناظرى كه از آن وقت الان جلوى نظر من هست، انسان واقعاً حيرت مى‏كند كه چرا بايستى اين‏گونه بشود؛ كمااين‏كه در خيلى از كشورهاى متأسفانه عقب‏مانده‏ى مسلمان و غيرمسلمان هم همين‏طور است. بنابراين، بايد بدقت و با نهايت كنجكاوى و بدون اغماض، مسائل ارزشى را رعايت كرد.


حضرت آيِةالله خامنه ای تهاجم فرهنگی را هجوم يك مجموعه‍‌ی سياسی يا اقتصادی به بنيان‌های فرهنگی يك ملت برای دستيابی به مقاصد شوم سياسی دانستند و افزودند: ريشه كن كردن فرهنگ ملی از طريق فراگير كردن بی بند و باری، عياشی و هرزگی در ميان يك ملت هدفی است كه دشمنان درپی تحقق آن هستند. به‌طور مشخص دوران رضاخان سرآغام تهاجم فرهنگی در كشور ماست و بزرگ‌ترين قدمها به نفع فرهنگ غرب و در حقيقت در جهت سلطه ی غرب بر ايران در همين دوران بر داشته شد و با اين بهانه كه زن با چادر نمي‎تواند عالم و دانشمند شود و درفعاليتهای اجتماعی شركت كند، چادرها را از سر زنان برداشتند. اما در عين حال دردوران رضاخان و پسرش هرگز به عموم زنان اجازه ی شركت فعالانه در حركتهای اجتماعی و سياسی داده نشد و آن روزی كه زنان ايران، وارد ميدان مبارزه و صحنه ی فعاليتهای اجتماعی و سياسی شدند و كشور را با دست توانای خود به پيش بردند، چادر به سر كردند.


مقام‌ معظم‌ رهبری‌ از چادر به‌ عنوان‌ يك‌ لباس‌ ملی‌ و اسلامی‌ مورد علاقه‌ زنان‌ مسلمان‌ ايران‌ نام‌ بردند و فرمودند: انبوه‌ دختران‌ و زنان‌ مؤمن‌ و حزب‌اللهی‌ كه‌ در دانشگاه‌ بهترين‌ علوم‌ را تدريس‌ و بالاترين‌ مدارج‌ علمی‌ را می‌گذرانند و نيز شمار زيادی‌ از بانوان‌ جوان‌ ايران‌ كه‌ در آينده‌ای‌ نه‌ چندان‌ دور به‌ مقامات‌ عالی‌ علمی‌، فقهی‌ و فلسفی‌ دست‌ خواهند يافت‌ از افتخارات‌ نظام‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شوند.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:25 ] [ کوثر جعفری ]

در ابتدا نکاتي را يادآور ميشويم:

1- در حجاب مانند بسياري از تکاليف ديگر، حد واجب و مستحب وجود دارد. حد واجب آن پوشاندن اعضاي بدن غير از وجه و کفين (دست‏ها تا مچ و گردي صورت) است. علاوه بر اين پوشش بايد به گونه‏اي باشد که پستي و بلنديهاي بدن را نمايان نسازد و موجب جلب نظر و تحريک نگردد. به طور کلي فلسفه حجاب نوعي اعلام و هشدار دورباش در برابر نامحرم است، تا بدين‏وسيله حرمت زن و عفت و سلامت معنوي جامعه تضمين شود. ازاين‏رو هر چه پوشش زن متين‏تر و با وقار بيشتر باشد بهتر است. با توجه به اين مسأله روشن ميشود که حجاب برتر هم در حد پوشش و هم کيفيت آن و هم از نظر رنگ مهم است. افزون بر آن وقار رفتاري زن نيز در اين رابطه بسيار مؤثر و مفيد است. اکنون به خوبي روشن است که چادر زن با طريق پوشش متين و به ويژه با رنگ مشکي و سلوک موقرانه زن قويترين اعلام دورباش و تأمين‏کننده حقيقي فلسفه حجاب ميباشد. حد مستحب آن هر شکلي است که اين پوشش به سبک متين‏تر و سنگين‏تري رعايت گردد.


2- فلسفه حجاب: اولا: چون ما درعقايد خويش براي وحي جايگاهي ويژه قائل هستيم آنچه را که از اين طريق به ما برسد با منت ميپذيريم؛ زيرا ميدانيم که خداوند جز به مصلحت بندگان خويش فرمان نميراند.
ثانيا: بسياري از حکمت‏ها و فلسفه‏هاي حجاب امروزه روشن شده است:
الف) پوشش، امري غريزي و فطري براي بشر است؛ کاوش‏هاي باستان شناسي نشان ميدهد که از دير زمان بشر در حد امکان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزيده است و همه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار داده‏اند.
ب ) مستور بودن زيباييها و جذبه‏هاي جنسي زن و مرد آنها را از معرض ديد و طمع ورزي شهوت پرستان هرزه محافظت ميکند و امنيت و بهداشت رواني جسمي آنان را تامين مينمايد.
ج ) برهنگي، راهبر به سوي بيبند و باري و لجام گسيختگي جنسي است که عواقب شوم و زيانباري دارد.
مکتب گرانقدر اسلام در پرتو هدايت‏هاي نورانياش همچون حجاب از اساس با اين جريان ويرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژي استوار براي صيانت فرد وجامعه از آسيب‏هاي بيشمار قرار داده است. از همين روست که استعمارگران براي تخدير جوانان، در بند کشيدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خويش از بيحجابي و برهنگي به عنوان ابزاري قوي سود ميجويند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:16 ] [ کوثر جعفری ]

یکی از آشناهامون تعریف می کرد:

دوستم داشت فیلم یکی از عروسی های فامیلوشونو بهم نشون می داد، رسید به یه جاهایی که خودش داشت بین مردای فامیل می رقصید. تو دلم گفتم ایشالا همه به هم محرمن دیگه! احتمالاً خانواده ی بزرگی دارن ، همه با هم خواهر برادرن. دیویست سیصد تا خواهر برادر که چیزی نیست!

بهش گفتم تو که داری بین مردا می رقصی ، این روسری چیه روی سرت انداختی؟

گفت: آخه ساسان نمی ذاره من بی حجاب باشم جلوی مردای فامیل.

گفتم: به به! این آقا ساسان، اسطوره ی غیرت کی هستن اونوقت؟

گفت: دوست پسرمه دیگه!...

 

 

غیرت از نوع زنانه

حالا من با این داداشمون یه حرف دارم، اونم اینکه: دمت گرم! هر کی هرچی فحش و متلک بارت کرد ، غلط کرد! من حسابی طرفتم! واقعاً کارت درسته! یه موی تو می ارزه به صدتای این ژیگولایی که یه شبه همه چیزو یادشون میره! باز به معرفتت که همین قدر غیرتو واست نگه داشته و مثل اونایی که یهو ناموس و زن و مرد و محرم نامحرمو بالا می کشن و بی غیرتی قی می کنن نشدی! بازم دمت گرم!

در ضمن، بدخواه مدخواه هم داشتی سه سوت داداشتو خبر کن، جنگی خراب می شم رو سرش! عکس بده، جنازه تحویل بگیر!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:14 ] [ کوثر جعفری ]
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

ای زن از فاطمه به تو اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است با سلام و درود خدمت بازدیدکنندگان گرامی.. به وبلاگ دختران اسمان خوش آمدید... امیدوارم از مطالب وبلاگ بهره کافی ببرید... خداوند حکیم و دانا یارتان!
آرشيو مطالب
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 81
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 42529
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


بک لینک طراحی سایت